نتایج جستجوی عبارت «غلامرضا محمد حسینی دبستان آیت الله طالقانی بشنه 30/5/1366 لشکر 28 روح الله» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
فضای ابتدایی جنگ
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » فضای ابتدایی جنگ »
دشمن بعثی در 31/6/1359، هجوم گسترده خود را از هوا ، زمین و دریا علیه ایران اسلامی شروع کرد و با توجه به اینکه کشور ما انقلابی نوپا را تجربه می‌کرد و کمتر از دو سال از پیروزی آن می‌گذشت، لذا آمادگی کافی در مرزهای غربی و جنوبی برای رویارویی سریع با دشمن را نداشت. از این جهت در ماههای اولیه جنگ‌، دشمن موفق به اشغال بخشی از میهن اسلامی‌ - در پنج استان‌-گردید‌. دشمن برای چنین هجومی،...
کلیات عملیات کربلای 5
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
این عملیات در منطقه عمومی شلمچه و تنومه، واقع در شرق ‌بصره، سال 1365 انجام شد‌. شروع عملیات نیمه شب 19/10/1365 رأس ساعت 5/1 بامداد بود. پس از عملیات کربلای 4 و عدم موفقیت آن که در منطقه جزایر ام‌الرصاص‌، سهیل‌، قطعه‌، ام‌البابی و بلجانیه انجام شد‌، فرماندهی جنگ تصمیم به انتقال نیروها به شلمچه و انجام عملیات در منطقه شرق بصره گرفت. زمان برای انجام این عملیات بسیار کم بود (فاصله دو عملیات کربلای 4 و کربلای...
عملیات شب 27/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
نیروهای شهرستان در قالب گردان کمیل پس از وقایع شب 21/11/1364 بازسازی شده و در شب 27/11/1364 مجددا" وارد عملیات شدند‌. هدف این عملیات تصرف و انفجار پل واقع بر روی یک کانال آب، حد فاصل خور‌عبدالله و دریاچه نمک بود‌. این پل در محور فاو - ام القصر و در جنوب شرقی کارخانه نمک قرار داشت‌. گردان کمیل به استعداد سه گروهان‌، وارد این عملیات شد‌. با توجه به شهادت شهید سرافراز، آقای اصغر ماهوتی فرماندهی گردان...
زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانواده‌ای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نی‌ریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علیرضا بخش پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
قصه تاجری را حکایت می‌کنیم که با سرمایه‌ای از جنس جان، به معامله با خدا پرداخت و در تجارت خود سودی چون رضوان الهی را بدست آورد. از علیرضا می‌گوئیم که در سال 1346 در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مسلمان دیده به جهان گشود. با گذر ایام کودکی، دوره دبستان را در مدرسه حاجی قطبی نی‌ریز آغاز و با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مدرسه مسعود بزرگی شد و پس از اتمام دوره راهنمایی ترک...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید سرافراز شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم‌الجنه یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون و...1 قطره‌ای بود که برای رسیدن به دریا بی‌تابی می‌کرد و شهادت را بعنوان بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود، انتخاب کرده بود. شهید سرافراز شیخعلی فرزند اکرم، سال 1340 در روستای کوشکک از توابع بخش آباده طشک در خانواده‌ا‌ی مؤمن و متدین بدنیا آمد. گل وجودش را پدر و مادر باغبانی و پرورش دادند. همراه با همسالان خود پای به مدرسه ابتدائی...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علی عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد علي عبدالله زاده »
دل در کمند یار نهاده و بی‌تاب لحظه وصال بود، آنکه دهم خردادماه ۱۳۳۷ در روستای مشکان از توابع شهرستان نی‌ریز با اولین صدای گریه، شادی را به خانواده ارزانی داشت و در سپاس از لطف بی‌کران حق، او را غلامرضا نام نهادند. کودکی را به‌سرعت پشت سر گذاشت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز و به پایان برد. عرصه تحصیل را رها و در کنار پدر، همچون بازویی پرتوان در تأمین معاش...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین ایکاش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاه‌که در پهن‌دشت شلمچه می‌ایستی و با دیده دل می‌نگری، شمع‌هایی را می‌بینی که در پای عشق قطره‌قطره می‌شوند و بر تربت پاک شلمچه می‌افتند. ناگهان دلت می‌شکند و این بار قطرات اشک است که از گوشه چشم تو به یاد آن‌ها دشت را سیراب می‌کند. «حسین» شمعی بود فروزان که برای ماندن انقلاب و آزادی، ۱۳۴۶/۷/۱۳ در روستای وزیره از توابع نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان وزیره به پایان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسین شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
آن زمان که اسلحه بر زمین افتاده شهیدی را بدوش گرفته بود و با گام‌های مصمم، به‌سوی دشمن حرکت می‌کرد؛ تمام فرشتگان در مقابلش به سجده افتاده بودند و بر تقّربش به آستان الهی غبطه می‌خوردند. حسین نیز از آن قبیله بود که ۱۳۴۱/۳/۱ در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان نی‌ریز، چشم بر طراوت سبز بهاری باز کرد و با رایحه وجودش خانه را عطرآگین نمود. از این‌سان او را حسین نامیدند که در آینده به راهی برود که...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچه‌های تدارکات گردان شبها نوشابه‌ها را درون یخدانهای بزرگ می‌گذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچه‌های تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی می‌گفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد می‌خواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابه‌های خنک تدارکات گردان تک می‌زدیم‌.  ...